اگه باید پلک بزنین، همین الان بزنین
حامد جلالی در نوشته زیر به معرفی و نقد انیمیشن جذاب «کوبو و دوتار» پرداخته است.
معرفی و نقد انیمیشن «کوبو و دوتار »
کوبو و دوتار محصول استودیوی لایکا به نویسندگی «مارک یامس» و «کریس باتلر» و کارگردانی «تراویس نایت» است. این انیمیشن یکی از بهترین انیمیشنهای سال2016 به شمار می رود.خلاصه ی داستان
انیمیشن با تصویر زنی باردار روی دریا شروع میشود و صدایی به بیننده این جمله را هشدار میدهد: «اگه باید پلک بزنین، همین الان بزنین.» صحنهی بعد زن را کنار ساحل میبینیم و صدای گریهی نوزادی را میشنویم. صحنهی بعد، ده سال بعد را میبینیم که کودک بزرگ شده و از مادرش نگهداری میکند. کودک، که همان کوبو است، یک چشم ندارد که پدربزرگش آن چشم را از کودک گرفته است. کوبو با سازش، که سازی ژاپنی و شبیه تار ایرانیهاست، کارهای جادویی میکند. او ساز میزند و کاغذهایش اشکال اوریگامی میشوند و به حرکت درمیآیند و از این طریق او برای مردم روستا داستان میگوید. آنها در غار بالای یک کوه بلند رو به دریا زندگی میکنند. مادر کوبو از او خواسته هیچگاه شب بیرون نرود. یک روز کوبو به امید حرف زدن با روح پدرش کنار تخته سنگ یادبود پدرش مینشیند و یادش میرود برگردد غار. شب میشود و خالههایش که زنانی افسانهای و جادوگرند از ماه بیرون آمده، میخواهند چشم دیگر کوبو را از او بگیرند. مادر ازخودگذشتگی میکند و کوبو را نجات میدهد. کوبو همراه میمونی مجسمهای که جان گرفته و حیوانی سوسکمانند، برای پیدا کردن زره، کلاهخود و شمشیر جادویی حرکت میکنند تا کوبو با این سه وسیله بتواند بر پادشاه تاریکی پیروز شود و نجات پیدا کند که در مسیرشان اتفاقهایی میافتد.تکنیک انیمیشن
قبل از هرچیز فکر کردم برایتان از تکنیک این انیمیشن بگویم. «استاپ موشن» اسم این تکنیک است، ترجمه شده است «توقف – حرکت»؛ یعنی تمام چیزهایی که توی این انیمیشن میبینید: آدمها، حیوانات، کوه، خانه، روستا، کشتی، دریا و...، مجسمه و عروسکشان ساخته میشود، آن هم عروسکهایی که تمام اجزایشان قابل حرکت دادن باشد، سپس مثل بازی بچهها عروسکها و بقیه ی چیزها چیده میشوند و از هر حرکت آنها عکس گرفته میشود؛ مثلا! برای راه رفتن، پای راست بالا میآید و عکسش گرفته میشود، بعد پایین میآید و عکس گرفته میشود و بعد پای دیگر و عکسهای دیگر و همینطور تکتک حرکتهای ریز، عکاسی میشوند. وقتی با سرعت این عکسها از جلوی چشم ما میگذرند حس میکنیم عروسک دارد راه میرود.تکنیک بسیار سختی است و حوصله و صبر زیادی میخواهد؛ اما نتیجه اش خیلی زیباست.
برای این انیمیشن پنج سال تمام وقت گذاشتهاند و شاید باورتان نشود، بیشتر از چهل میلیون عکس از عروسکها، مجسمهها و... گرفته شده است تا این انیمیشن ساخته شود.
اگر میخواهید درباره ی این تکنیک بیشتر بدانید یا مراحل ساخت این نوع انیمیشن و حتی انیمیشن کوبو را بدانید، متنها و فیلمهایی در اینترنت هست که می تواند آگاهی تان را افزایش دهد.
تحلیل و نقد
داستان کوبو براساس افسانههای ژاپنی ساخته شده است. این نوع داستان را میشود داستانهای رمزی گفت؛ چون طرح داستانی جذاب و به ظاهر سادهای دارند که هرکس، حتی بچههای هفت ساله هم میتوانند آن را ببینند و از آن لذت ببرند؛ اما در دل داستان چیزهایی هست که مثل راز میمانند و هرکس بخواهد میتواند مطالعه کند و رازها را کشف نماید و هرچه بیشتر مطالعه و تحقیق کند، رازهای بیشتری پیدا میکند.داستان با جادو و خیالپردازی بیش از حد شروع میشود و این از نگاه مذهب ما درست نیست. انسان با ارادهی خودش باید مشکلات را کنار بزند و جادو و سحر اصلاً وجود ندارد و در اسلام حرام است.
پدربزرگ کوبو چشمهای او را برای این میخواهد که کوبو را ببرد پیش خودش! چون اعتقاد دارد کوبو با این چشمها بدیها و مشکلات را میبیند و نمیتواند زندگی جاودان داشته باشد. پدر بزرگ میخواهد کوبو را برای همیشه زنده نگه دارد و نمیخواهد او بدیها و مشکلات زمین را ببیند. در صورتی که انسان برای زندگی کردن باید با مشکلات روبهرو شود و نمیشود مثل فرشتهها عمر جاودان داشته باشد و چشم به روی دنیا ببندد؛ آنوقت دیگر انسان نمیشود و باید به آن فرشته گفت! شاید خیلیها فکر کنند فرشته بودن خوب است؛ اما این فکر اشتباه است؛ زیرا خداوند هم وقتی انسان را ساخت، فرمود همهی فرشتگان به او سجده کنند؛ چون انسان بهترین ساختهی خداوند است. انسان اختیار دارد و میتواند با وجود مشکلات و بدیها به دنیای بهتر و زیباتری برسد. همانطور که کوبو با جادویی که داشت و میتوانست کارهای زشتی انجام دهد، این کار را نکرد و به مردم مهربانی کرد و سعی داشت خوب باشد و خوب زندگی کند.
این انیمیشن در انتها به بچهها و حتی آدم بزرگها میگوید که دنیا با همهی بدیهایش جای خوبی است و باید بلد باشیم از میان سختیها، راحت و با مهربانی و فکر عبور کنیم. خاطرات شیرینمان را به یاد بیاوریم و سعی کنیم از بدیها و فکر به آنها دوری کنیم.
داستان کوبو، براساس داستانهایی از گذشتههای کشور ژاپن است. چیزهایی در گذشتههای هر کشور وجود دارد که خیلی با بقیه فرق دارند؛ مثل داستان رستم و سهراب یا داستان آرش کمانگیر یا مثلاً سیمرغ. این آدمها و حیوانات را که توی داستانهای خیلی قدیمی هستند، اسطوره میگویند. همهی کشورهایی که خیلی قدیمی هستند از این اسطورهها داشتهاند. کوبو و دوتار با این که فیلمی آمریکایی است، درباره ی اسطورههای ژاپن است. اگر کتاب های اسطورههای کشور ژاپن را مطالعه کنید، میفهمید که این داستان معنیهای زیادی دارد.
دلم نمیآید این مطلب را تمام کنم؛ اما میدانم که بیشتر از این نباید مزاحم شما بشوم. ان شاءلله خودتان میبینید و با دوستانتان درباره ی این انیمیشن حرف میزنید. شاید شما حرفهایی داشته باشید که به ذهن من هم نرسیده باشد. اگر اینطور بود، چقدر خوب میشود حرف های تان را برای من هم بنویسید.
نویسنده: حامد جلالی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}